خلاصه کامل کتاب بوی مار – منیرالدین بیروتی

خلاصه کامل کتاب بوی مار - منیرالدین بیروتی

خلاصه کتاب بوی مار ( نویسنده منیرالدین بیروتی )

«بوی مار»، رمانی از منیرالدین بیروتی، ما رو می بره به دنیای پنهان و درونی عمید، شخصیتی که انگار از دل همین کوچه پس کوچه های شهر ما اومده. این کتاب، قصه اش رو نه با روایت مستقیم، بلکه با فرم های نوآورانه ای مثل نامه نگاری و روزنگاری جلو می بره تا از تنهایی ها، افکار و زندگی روزمره یه آدم کاملاً معمولی اما پر از پیچیدگی بگه. یه جورایی انگار دارید دفترچه خاطرات یه نفر رو از نزدیک می خونید، با همه جزئیات و حس و حالش.

رمان بوی مار یکی از اون کتاباییه که با خوندنش حس می کنید نویسنده داره باهاتون حرف می زنه، نه اینکه فقط یه قصه تعریف کنه. منیرالدین بیروتی با استادی تمام، یه جور فضای صمیمی و خودمانی رو تو کتابش ایجاد کرده که خواننده رو حسابی درگیر می کنه. قراره تو این مقاله، نه فقط یه خلاصه سرسری، بلکه یه تحلیل کامل و جامع از این اثر جذاب رو با هم مرور کنیم. می خوایم ببینیم عمید کیه، چطور قصه اش روایت میشه، و چه حرفایی پشت خط به خط این رمان پنهان شده. پس اگه آماده اید، بیاید بریم سراغ این سفر ادبی.

بوی مار در یک نگاه و آشنایی با خالق آن

قبل از اینکه شیرجه بزنیم تو دل داستان بوی مار، بد نیست یه آشنایی کوچولو با خود کتاب و نویسنده اش، منیرالدین بیروتی داشته باشیم. این کتاب، یه اثر به یاد موندنی از ادبیات معاصر ایرانه که واقعاً ارزش خوندن رو داره. بوی مار سال ۱۳۹۹ به بازار اومده و انتشارات نیماژ زحمت چاپش رو کشیده. چیزی که این رمان رو خاص می کنه، ژانرش هست: یه رمان نامه نگاری یا به قول اهل فن اپیستولاری که خب این روزا کمتر می بینیم. کتاب حدود ۳۴۴ صفحه است و از همون اولش شما رو غافلگیر می کنه.

منیرالدین بیروتی: نویسنده ای که مرزها رو جابه جا می کنه

منیرالدین بیروتی از اون دست نویسنده هاست که اسمش رو باید خوب به خاطر سپرد. ایشون جزو نسل جدید نویسنده های ایرانی محسوب می شن و یه جورایی توی نوشتن داستان، اهل نوآوری و ریسک هستن. اگر آثار دیگه اش رو هم خونده باشید، می بینید که بیروتی همیشه دنبال فرم های جدید و خلاقانه برای روایت داستان هاشه. زبانش پیچیده اس اما نه از اون پیچیدگی های خسته کننده؛ بلکه از اون پیچیدگی هایی که باعث میشه بیشتر فکر کنی و تو دنیای شخصیت ها غرق بشی. تو بوی مار هم همین ویژگی رو می بینیم. بیروتی با همین خلاقیت هاش، جایگاه ویژه ای تو ادبیات معاصر ما پیدا کرده و تونسته مخاطب های خاص خودش رو پیدا کنه که دنبال یه چیز متفاوت تر از قصه های کلیشه ای هستن.

خلاصه کامل و تفصیلی داستان «بوی مار»: غرق شدن در دنیای عمید

حالا که یه شناخت کلی از کتاب و نویسنده اش پیدا کردیم، وقتشه که بریم سراغ بخش اصلی و ببینیم داستان بوی مار دقیقاً درباره چیه. این قسمت قراره یه جورایی راهنمای جامع شما باشه برای فهمیدن پلات و جزئیات مهم داستان، اونم بدون اینکه کل قصه لو بره و لذت خوندنش ازتون گرفته بشه.

آغاز داستان و معرفی عمید: وقتی بی تفاوتی حرف اول رو می زنه

قصه بوی مار با یه شروع غافلگیرکننده آغاز میشه: مرگ پدر. اما اینجا خبری از غم و غصه و عزاداری های معمول نیست. عمید، شخصیت اصلی داستان، با یه بی تفاوتی عجیبی از مراسم غسل، تشییع و خاکسپاری پدرش حرف می زنه. یه جورایی انگار مرگ پدر، براش بیشتر یه اتفاق روزمره و روتین بوده تا یه فاجعه بزرگ. این بی تفاوتی از همون اول به ما نشون میده که عمید یه آدم معمولیه، اما با یه دنیا حس و حال پنهان و پیچیده که باید کم کم کشفش کنیم. ما عمید رو از طریق نوشته های شخصی و نامه هایی که به دوستان و معشوقه اش می نویسه، می شناسیم. این روش روایت، یه فرصت عالیه تا بدون واسطه بریم تو ذهن و افکار این شخصیت، بدون اینکه کسی از بیرون بخواد قضاوتش کنه.

بخش اول: روایت نامه ها (زندان در آزادی)

همون طور که گفتیم، بخش اول کتاب کاملاً تو قالب نامه نگاری پیش میره. عمید با دوستان و معشوقه اش نامه نگاری می کنه و از ریز و درشت زندگی روزمره اش می گه. از روابط عاطفیش، از دلخوری ها و کشمکش هاش با عشقش و حتی از اتفاقات ساده ای که هر روز تو زندگیش میفته. تو این نامه ها، عمید خودش رو لو میده. ما می فهمیم که با وجود ظاهر آروم و بی تفاوتش، تو درونش یه عالمه تعارض و کشمکش داره. یه وقتایی از بی پولی می ناله، یه وقتایی از تنهایی، و یه وقتایی هم از دلتنگی برای کسایی که کنارش نیستن. جالبه که حتی تو این نامه ها، که قاعدتاً باید فضای راحت تری برای ابراز احساسات باشه، باز هم یه پرده ای از ابهام دور عمید وجود داره. انگار حتی تو نامه هاش هم نمی خواد همه خودش رو لو بده. این بخش یه جورایی زندان توی آزادیه؛ یعنی عمید آزاده که هرچی می خواد بنویسه، اما در اصل تو زندان افکار و احساسات خودشه.

«اوّل اینکه پدرم درآمد تا توانستم با این کثافت (کامپیوتر) کار کنم و نامه ات را بخوانم. نه عزیز دلم، من این کاره نیستم و هیچ وقت هم نخواهم بود. یک شب نشستم و کلی نوشتم (یعنی تایپ کردم) و وسط کار برق رفت (می دانی که اینجا تا ما حضرت ادیسون علیه الرحمه را یادمان نرود که چه خدمتی به بشریت کرد هر هفته یکی دو باری به یادش خاموشی داریم) و همه ی نوشته هام دود شد و رفت هوا. کم مانده بود همه چیز را داغان کنم.»

بخش دوم: روزنگاری و خاطرات (آزادی در زندان)

بعد از اینکه حسابی با عمید و دنیاش از طریق نامه ها آشنا شدیم، منیرالدین بیروتی یه چرخش هنرمندانه تو فرم روایت ایجاد می کنه و وارد بخش دوم کتاب میشیم: روزنگاری و خاطرات. این تغییر، تأثیر خیلی زیادی روی فهم ما از شخصیت عمید داره. حالا دیگه عمید نه تنها با دیگران مکاتبه می کنه، بلکه با خودش هم حرف می زنه و تو دفترچه اش از ریزترین افکار و احساساتش می نویسه. این بخش یه جورایی «آزادی در زندان»ـه. تو اینجا عمید در خلوت خودشه، دیگه نیازی به رعایت ملاحظات نامه نگاری نداره و می تونه هرچی تو سرشه رو بنویسه. جزئیات بیشتری از تنهایی، ترس ها، و سرنوشت نامعلومش افشا میشه. اینجاست که می فهمیم عمید چقدر تودار بوده و چقدر حرف های ناگفته تو دلش داشته. این روزنگاری ها، یه جورایی پازل شخصیت عمید رو کامل تر می کنه و باعث میشه بیشتر باهاش همذات پنداری کنیم. انگار نویسنده عمداً فرم روایت رو عوض کرده تا ما بیشتر به عمق وجود عمید نفوذ کنیم.

بخش سوم: حضور مستقیم عمید (آزادی)

و در نهایت می رسیم به بخش سوم رمان. بعد از یه عالمه نامه و روزنگاری، عمید بالاخره خودش وارد قصه میشه. این بخش، شاید کوتاه ترین قسمت کتاب باشه، اما نقش خیلی مهمی تو کامل کردن پازل داستان و درک نهایی شخصیت عمید داره. انگار بیروتی می خواسته بعد از اون همه پنهان کاری و روایت غیرمستقیم، عمید رو رو در رو با خواننده قرار بده. تو این بخش، خواننده می تونه از نزدیک تر با فضای کلی زندگی عمید و سرنوشت نهایی اش آشنا بشه. البته نگران نباشید، من اینجا پایان داستان رو لو نمیدم که لذتش براتون حفظ بشه. اما این قسمت پایانی، یه جورایی جواب سوالاتی رو میده که تو ذهن خواننده شکل گرفته، یا حداقل یه مسیر برای فکر کردن به آینده عمید باز می کنه. این سه بخش با هم، یه تجربه روایی فوق العاده رو می سازن که خیلی کم تو رمان های ایرانی می بینیم.

تحلیل شخصیت اصلی: عمید، مردی از طبقه متوسط با پیچیدگی های پنهان

اگر بخوایم درباره بوی مار حرف بزنیم، نمیشه از عمید، شخصیت اصلی و محور این رمان غافل شد. عمید یه جورایی تجسم یه آدم معمولیه، از اونایی که هر روز تو خیابون از کنارشون رد میشیم، اما همین معمولی بودن، اون رو تبدیل به یه شخصیت فوق العاده پیچیده و عمیق کرده.

ویژگی های شخصیتی عمید: تودار اما یگانه

عمید رو میشه یه آدم تودار، منزوی و کم حرف توصیف کرد. اون از اونایی نیست که دلشون بخواد تو جمع باشن یا خودشون رو نشون بدن. ترجیح میده تو دنیای خودش غرق بشه و افکارش رو تو نامه ها و روزنگاری هاش بریزه. اما همین ویژگی ها باعث شده که عمید با وجود اینکه از نظر بیرونی یه مرد معمولی از طبقه متوسط شهری به نظر میاد، یه جورایی یگانه و خاص باشه. یعنی نویسنده تونسته از یه آدم عادی، شخصیتی رو بسازه که سرنوشتش واقعاً برای مخاطب جالب توجه باشه. این تودار بودن، خواننده رو هم ترغیب می کنه که بیشتر به دنیای درونیش نفوذ کنه و سعی کنه راز و رمزهاش رو کشف کنه.

معنای نام عمید و ارتباط آن با چندوجهی بودن شخصیت

یکی از نکات جالب درباره عمید، اسم خودشه. عمید از نظر لغوی می تونه معانی متفاوتی داشته باشه، مثل تکیه گاه، رئیس یا حتی نگهبان. به نظر میاد منیرالدین بیروتی، نام عمید رو کاملاً عامدانه و با فکر انتخاب کرده تا به چندوجهی بودن و تناقضات درونی این شخصیت اشاره کنه. انگار عمید تو خودش همزمان چندین وجه و لایه داره که هر کدومش یه جور خودش رو نشون میده. گاهی اوقات یه آدم بی خیال و بی تفاوت به نظر میاد، گاهی یه عاشق دل خسته، و گاهی هم یه آدم درگیر با تنهایی و افکار خودش. این انتخاب هوشمندانه اسم، به عمق شخصیت پردازی بیروتی اضافه می کنه و به خواننده نشون میده که حتی تو انتخاب یه اسم ساده هم، یه دنیای معنا و تحلیل وجود داره.

چالش ها و درگیری های درونی عمید: صدای تنهایی انسان معاصر

عمید یه عالمه چالش و درگیری درونی داره. درسته که زندگی بیرونی اش شاید خیلی پرهیجان نباشه، اما تو ذهن و قلبش یه جنگ دائمی برقراره. اون با تنهایی، با روابط عاطفی پیچیده اش، و با جایگاهش تو طبقه متوسط شهری دست و پنجه نرم می کنه. همین درگیری های درونی عمید باعث میشه خواننده حسابی باهاش ارتباط بگیره. کیه که تو زندگی خودش با تنهایی یا تردیدها و کشمکش های درونی دست و پنجه نرم نکرده باشه؟ عمید آینه تمام نمای این جور چالش هاست و بیروتی با استادی تمام، این لایه های پنهان رو افشا می کنه، بدون اینکه بخواد داستان رو خیلی دراماتیک یا پیچیده کنه. این بخش از تحلیل شخصیت، همون چیزیه که بوی مار رو از یه رمان معمولی جدا می کنه و تبدیلش می کنه به یه مطالعه عمیق از روان انسان.

فرم روایی و تکنیک های ادبی در «بوی مار»: بازی با ساختار

منیرالدین بیروتی تو بوی مار فقط یه داستانگو نیست؛ اون یه معمار ماهر کلمات و ساختارهاست. یکی از نقاط قوت اصلی این رمان، همین بازی خلاقانه با فرم روایی و تکنیک های ادبیه که باعث شده کتاب یه تجربه منحصر به فرد برای خواننده باشه.

ژانر اپیستولاری (نامه نگاری): یک سفر از طریق مکاتبات

همون طور که قبلاً هم گفتیم، بخش مهمی از بوی مار تو ژانر اپیستولاری یا نامه نگاری نوشته شده. تو این نوع رمان ها، قصه از طریق نامه ها، یادداشت ها، ایمیل ها یا هر نوع مکاتبه دیگه بین شخصیت ها روایت میشه. بیروتی هم به بهترین شکل از این ژانر استفاده کرده. ما عمید رو از طریق نامه هایی که به دوستاش و معشوقه اش می نویسه، می شناسیم. این روش به نویسنده اجازه میده تا به طور مستقیم وارد دنیای درونی عمید بشه، افکار و احساساتش رو بدون واسطه نشون بده و یه جورایی خواننده رو تبدیل به مخاطب خصوصی این نامه ها کنه. این شیوه روایت باعث میشه حس واقعی تری از شخصیت عمید داشته باشیم و انگار داریم یه آدم واقعی رو زیر نظر می گیریم.

ترکیب فرم ها: نامه نگاری، روزنگاری، روایت اول شخص

چیزی که بیروتی رو از خیلی از نویسنده های دیگه متمایز می کنه، اینه که خودش رو محدود به یه فرم نمی کنه. تو بوی مار، بعد از نامه نگاری، وارد بخش روزنگاری یا خاطره نویسی میشیم و در نهایت به حضور مستقیم عمید و روایت اول شخص می رسیم. این تغییر دائمی فرم ها، هم خواننده رو با خودش همراه می کنه و جلوی خسته شدن رو میگیره، هم به نویسنده کمک می کنه تا ابعاد مختلف شخصیت عمید رو فاش کنه. عمید یه آدم توداره، و این تغییر فرم ها مثل اینه که هر بار یه پرده جدید از زندگی و درونش کنار میره. انگار بیروتی می خواسته نشون بده که برای رسیدن به عمق یه شخصیت، باید از زوایای مختلف بهش نگاه کرد و فقط یه روش برای روایت کافی نیست.

داستان بوی مار را می توان در ژانر اپیستولاری یا رمان های نامه نگاری دسته بندی کرد. در این فرم روایی، مکاتباتی بین شخصیت ها انجام می شود و از طریق همین نوشته های بین طرفین است که داستان پیش می رود. منیرالدین بیروتی بخش اول داستانش را به همین شیوه پیش می برد و مخاطب را تا حد زیادی با کاراکتر اصلی آشنا می سازد. اما او خود را محدود به همین شکل نمی کند. بیروتی که در استفاده از فرم ها مهارت ویژه ای دارد، در بخش دوم شیوه ی روایی را تغییر می دهد و به صورت روزنگاری یا خاطره نویسی درمی آورد.

زبان و سبک نوشتاری منیرالدین بیروتی: قدرتمند و روان

زبان منیرالدین بیروتی تو بوی مار واقعاً شاهکاره. اون یه زبان قدرتمند و روان خلق کرده که کاملاً با شخصیت عمید همخونی داره. این زبان نه بیش از حد ادبی و پیچیده اس که خسته کننده باشه، نه انقدر ساده که عمق شخصیت رو از بین ببره. یه جورایی متناسب با جایگاه اجتماعی عمید، روحیه ی انزواطلبش و احساسات مختلفی که تجربه می کنه، انتخاب شده. دیالوگ ها (البته بیشتر مونولوگ ها و نامه ها) کاملاً طبیعی و واقعی به نظر میان. این زبان به خواننده کمک می کنه تا بدون هیچ مانعی، وارد دنیای عمید بشه و حس و حالش رو کاملاً درک کنه. سبک نوشتاری بیروتی، یه جور امضای خاص داره که باعث میشه کارش از بقیه متمایز بشه.

مضامین اصلی و لایه های پنهان رمان: فراتر از یک قصه

بوی مار فقط یه داستان ساده نیست؛ این رمان پر از لایه های پنهان و مضامین عمیقه که خواننده رو به فکر فرو می بره. بیروتی با ظرافت تمام، به موضوعاتی اشاره می کنه که شاید تو زندگی روزمره ما هم وجود داشته باشن، اما کمتر بهشون دقت می کنیم.

تنهایی و انزوای انسان معاصر

یکی از اصلی ترین مضامین بوی مار، تنهایی و انزوای انسان معاصره. عمید با اینکه ارتباطات اجتماعی خودش رو داره و به دوستاش نامه می نویسه، اما یه جورایی تو دنیای خودش تنهاست. این تنهایی، نه فقط فیزیکی، بلکه یه تنهایی عمیق درونیه. انگار حتی تو شلوغی های شهر هم، یه آدم می تونه حسابی منزوی باشه و کسی از دنیای درونیش خبر نداشته باشه. بیروتی این تنهایی رو با ظرافت تمام نشون میده و باعث میشه خواننده با عمید همدردی کنه و شاید به تنهایی های خودش هم فکر کنه.

جستجوگری در هویت فردی

عمید تو این رمان، یه جورایی داره دنبال هویت خودش می گرده. با تغییر فرم های روایی، انگار ما هم همراه عمید در جستجوی هویت فردی اون هستیم. اون کیه؟ چی می خواد؟ چرا اینقدر بی تفاوته؟ این سوال ها نه فقط برای ما، که برای خود عمید هم مطرحه. این رمان یه سفر درونی برای کشف خوده، هم برای شخصیت اصلی و هم برای خواننده. بیروتی به خوبی نشون میده که این جستجو برای هویت، چقدر می تونه پیچیده و پر از ابهام باشه.

روابط انسانی و فراز و نشیب های آن

یکی دیگه از مضامین مهم، روابط انسانی و فراز و نشیب های اونه. عمید با معشوقه اش و دوستانش ارتباط داره، اما این روابط همیشه هموار نیستن. پر از سوءتفاهم، دلخوری، و ناگفته هاست. بیروتی با واقع گرایی تمام، پیچیدگی های روابط آدم ها رو نشون میده. اینکه چقدر سخته همدیگه رو کاملاً درک کنیم، حتی اگه برای هم نامه بنویسیم یا خاطراتمون رو به اشتراک بذاریم. این بخش از داستان، ما رو به فکر فرو می بره که چقدر ارتباطات ما تو دنیای واقعی هم می تونه چالش برانگیز باشه.

چالش های زیست در طبقه متوسط شهری

بوی مار یه جورایی بازتابی از چالش های زیست در طبقه متوسط شهری هم هست. عمید یه جوون معمولیه از همین طبقه اس که با مسائل روزمره مثل کار، پول، روابط و زندگی تو محیط شهری دست و پنجه نرم می کنه. بیروتی با ظرافت به این مسائل اشاره می کنه و نشون میده که چطور همین زندگی عادی، خودش می تونه پر از پیچیدگی ها و چالش های ریز و درشت باشه که شاید از بیرون دیده نشن. این رمان یه جورایی صدای قشر متوسط جامعه اس که ممکنه صداشون خیلی شنیده نشه.

«بوی مار» برای چه کسانی مناسب است؟

خب، تا اینجا کلی درباره بوی مار حرف زدیم. حالا شاید بپرسید این کتاب اصلاً به درد کی می خوره؟ اگر بخوام بهتون بگم، بوی مار از اون کتاباییه که هر کسی ممکنه از خوندنش لذت نبره، اما برای یه سری از مخاطب ها واقعاً یه تجربه فوق العاده ست. ببینید:

  • علاقه مندان به رمان های روانشناختی و درون گرا: اگه از اون دسته آدمایی هستید که دوست دارید تو ذهن و افکار شخصیت ها غرق بشید و لایه های پنهان روان انسان رو کشف کنید، بوی مار دقیقاً برای شما نوشته شده.
  • کسانی که به ادبیات فرم گرا و نوآورانه علاقه مندند: اگه از کلیشه ها خسته شدید و دنبال رمانی می گردید که با فرم روایتش شما رو غافلگیر کنه و ذهنیتتون رو درباره داستان گویی عوض کنه، این کتاب رو از دست ندید.
  • افرادی که به دنبال درک پیچیدگی های زندگی روزمره و شخصیت های عادی هستند: اگه دوست دارید قصه هایی رو بخونید که قهرمان های عجیب و غریب ندارن، اما همین آدم های عادی هم می تونن یه دنیای پیچیده تو خودشون داشته باشن، بوی مار حسابی به دلتون میشینه.
  • دانشجویان و پژوهشگران ادبیات: اگه تو زمینه ادبیات پست مدرن، ژانر اپیستولاری یا آثار نویسندگان نسل جدید تحقیق می کنید، بوی مار یه منبع مطالعاتی عالی براتونه.

«بوی مار» در بستر آثار منیرالدین بیروتی و ادبیات معاصر

بوی مار تنها اثر منیرالدین بیروتی نیست و این رمان رو میشه تو بستر کارهای دیگه ایشون و همچنین تو ادبیات معاصر فارسی بررسی کرد. این کتاب یه جورایی نقطه عطفی تو کارنامه ادبی بیروتیه و نشون دهنده رشد و نوآوری مداوم ایشونه.

جایگاه بوی مار در کارنامه بیروتی

بوی مار به خاطر فرم روایی منحصر به فرد و شخصیت پردازی عمیقش، جایگاه ویژه ای تو کارنامه ادبی منیرالدین بیروتی داره. این رمان نشون میده که بیروتی چقدر به تجربه و نوآوری تو داستان نویسی علاقه منده و نمی خواد خودش رو به قالب های رایج محدود کنه. درسته که شاید آثار قبلی ایشون هم ویژگی های خاص خودشون رو داشتن، اما بوی مار به خوبی بلوغ نویسنده رو تو استفاده از تکنیک های پیچیده و در عین حال روان سازی داستان نشون میده. این کتاب می تونه یه گزینه عالی برای کسانی باشه که می خوان با سبک بیروتی آشنا بشن.

اشاره به دیگر آثار نویسنده

منیرالدین بیروتی، همون طور که تو بخش «کتاب بوف» انتشارات نیماژ هم اشاره شده، آثار دیگه ای هم داره که تو همین مجموعه به چاپ رسیدن. کتاب هایی مثل «الفبای لازاروس»، «تعمد»، «دو زن زیبا» و «سوفار» از جمله کارهای دیگه ایشون هستن. اگر از بوی مار خوشتون اومد، حتماً بد نیست سری به این کتاب ها هم بزنید. چون احتمالاً می تونید اونجا هم ردپای سبک خاص و نوآوری های بیروتی رو پیدا کنید و بیشتر با دنیای ادبی این نویسنده آشنا بشید. هر کدوم از این کتاب ها هم ممکنه شما رو با یه فرم جدید یا یه داستان متفاوت روبرو کنن که از خوندنش لذت ببرید.

گزیده ای از متن کتاب «بوی مار»

همیشه بهترین راه برای شناخت یک کتاب، خوندن قسمتی از خود اونه. اینجوری هم با لحن و فضای داستان آشنا میشید، هم می بینید چقدر می تونه با سلیقه شما جور باشه. برای همین، یه تیکه از رمان بوی مار رو براتون اینجا میارم تا یه کوچولو مزه اش رو بچشید:

اوّل اینکه پدرم درآمد تا توانستم با این کثافت (کامپیوتر) کار کنم و نامه ات را بخوانم. نه عزیز دلم، من این کاره نیستم و هیچ وقت هم نخواهم بود. یک شب نشستم و کلی نوشتم (یعنی تایپ کردم) و وسط کار برق رفت (می دانی که اینجا تا ما حضرت ادیسون علیه الرحمه را یادمان نرود که چه خدمتی به بشریت کرد هر هفته یکی دو باری به یادش خاموشی داریم) و همه ی نوشته هام دود شد و رفت هوا. کم مانده بود همه چیز را داغان کنم. به صابر گفتم کلّی خندید و مسخره ام کرد و البته گفت که چه مصیبتی دارد برای وصل شدن به تو از طریق همین شبکه که آن هم مثل برقمان می ماند که تا کسی یا رئیسی عطسه می کند، بادش می بَرَد به سلامت و میمنت. امّا از محمود بی خبرم. چند وقت است که پیدایش نیست؟ نمی دانم. امّا چیزی که نگرانم کرده دستگیری مجید است. مجید را که یادت هست؟ پسر بزرگ ملامرتضی! صابر را فرستادم خانه ی ملامرتضی که خبری بگیرد، گفت «عمو هیچ کس هیچ چیزی نمی داند.»

خب کک به زیرشلواری ام افتاد که ببینم چه خبری شده. دو روز پشت سرهم رفتم پرس وجو کردم تا بالاخره با یک واسطه شنیدم مجید، آن رساله ای را که ملامرتضی نوشته بود و اجازه نداده بودند چاپ بشود، سرِ خود و بدون اجازه و مجوز چاپ کرده. حتی فکرش را هم نمی کردم که این پسر از این کارها بلد باشد. توی این دو روز فرصتی هم دست داد تا بروم سر قبرِ ملامرتضی. سر قبرش چه کسانی که نمی آمدند. پیر، جوان، زن، مرد، می آمدند، فاتحه ای می خواندند و دست به سنگ قبرش می مالیدند و همان دست را به صورتشان می کشیدند و خودشان را بگو تبرک می کردند. از همه جالب تر زنی بود با چادر مشکی و سی وپنج چهل ساله. چارزانو نشست پایینْ پای قبر. اول با هر دو دست روی سنگ را پاک کرد. بعد خیره شد به نوشته های روی قبر و لابد فاتحه ای هم خواند. بعد هم با لبخند شروع کرد به حرف زدن همان جور که به قبر نگاه می کرد. رفتم جلوتر تا بشنوم چی دارد می گوید.

نتیجه گیری: «بوی مار»؛ تجربه ای که نباید از دست داد

خلاصه که، بوی مار رمان منیرالدین بیروتی، یه اثر واقعاً خاص و متفاوته که ارزش خوندن رو داره. این کتاب نه فقط یه داستان، بلکه یه تجربه ادبیه که شما رو با خودش می بره تو دنیای درونی یه شخصیت معمولی اما پیچیده به اسم عمید. با فرم روایی نوآورانه و زبان قدرتمندش، بیروتی تونسته یه اثر هنری خلق کنه که هم عمیقه و هم خواننده رو درگیر خودش می کنه.

اگر دنبال یه رمان می گردید که شما رو به فکر فرو ببره، با شخصیت هاش زندگی کنید و از فرم های جدید لذت ببرید، بوی مار می تونه انتخاب عالی ای باشه. این کتاب فقط یه قصه نیست؛ یه پنجره به روی تنهایی های انسان معاصر، جستجو برای هویت و پیچیدگی های روابط انسانیه. پس اگه دوست دارید یه سفر عمیق تو دنیای ادبیات معاصر فارسی رو تجربه کنید، بوی مار رو از دست ندید. بخونیدش و حتماً نظراتتون رو با بقیه به اشتراک بذارید، چون این کتاب قطعاً کلی حرف برای گفتن و کلی جا برای بحث داره.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کامل کتاب بوی مار – منیرالدین بیروتی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کامل کتاب بوی مار – منیرالدین بیروتی"، کلیک کنید.

نوشته های مشابه