
اقرار کننده یعنی چه؟
اگر بخواهیم خیلی ساده و خودمانی بگوییم، اقرار کننده کسی است که حرفی را می پذیرد یا به چیزی اعتراف می کند. این پذیرش یا اعتراف می تواند به نفع شخص دیگری باشد و گاهی هم به ضرر خودش تمام شود. مثلاً وقتی کسی می گوید بله، من این کار را کردم یا این حق با شماست، او یک اقرار کننده است. در واقع اقرار کننده، پرده از روی یک حقیقت برمی دارد و آن را آشکار می کند، چه در دادگاه، چه در دل یک بحث دوستانه یا حتی در خلوت خودمان با وجدانمان.
راستش را بخواهید، کلمه اقرار کننده فقط یک واژه ساده نیست؛ ابعاد مختلفی دارد که هم در زندگی روزمره کاربرد پیدا می کند و هم در فضاهای جدی تر مثل قانون و دین، نقش پررنگی بازی می کند. فکرش را بکنید، چقدر مهم است که بدانیم چه کسی حرفی را قبول کرده یا به چیزی اعتراف کرده است، چون این پذیرش می تواند سرنوشت ساز باشد. در ادامه می خواهیم با هم قدم به قدم، لایه های مختلف این کلمه را باز کنیم و ببینیم اقرار کننده دقیقاً کیست و چه کارهایی می کند.
ریشه شناسی و معنای لغوی «اقرار کننده»؛ از کجا آمده؟
ببینید، برای اینکه بفهمیم یک کلمه از کجا آمده و چه معنایی دارد، باید برویم سراغ ریشه اش. اقرار خودش یک کلمه عربی است که از ریشه ق ر ر می آید. معنی اصلی این ریشه، ثابت کردن، برقرار کردن یا محکم کردن است. انگار که یک چیزی را در جایی تثبیت می کنیم. حالا وقتی از اقرار کننده حرف می زنیم، یعنی کسی که اقرار می کند؛ یعنی یک کاری را ثابت می کند یا به آن اعتراف می کند. در واقع، اقرار کننده اسم فاعل است، یعنی انجام دهنده فعل اقرار.
فرهنگ های لغت معتبر فارسی هم همین را می گویند. مثلاً در لغت نامه دهخدا، معین و عمید، اقرار کننده را به معنی کسی که اعتراف می کند، اذعان می کند یا حقی را می پذیرد، آورده اند. خلاصه کلام اینکه، از نظر لغوی، اقرار کننده یعنی کسی که چیزی را به زبان می آورد و آن را ثابت یا تأیید می کند. این تأیید می تواند یک حقیقت، یک اشتباه یا حتی یک حق برای دیگری باشد.
مُقرّ، معترف، خستو… مترادف ها و متضادهای «اقرار کننده»
هر کلمه ای در زبان ما، رفقا و دشمنانی دارد! یعنی هم کلماتی هستند که هم معنی اش هستند و هم کلماتی که دقیقاً برعکس آن به کار می روند. اقرار کننده هم از این قاعده مستثنی نیست. بیایید با هم ببینیم چه کلماتی می توانند جای اقرار کننده بنشینند و چه کلماتی در مقابل آن قرار می گیرند.
هم معنی ها یا مترادف های «اقرار کننده»
* مُقِرّ (مُقِرْ): این کلمه شاید آشناترین مترادف اقرار کننده باشد، مخصوصاً در متون حقوقی و رسمی. مُقِرّ دقیقاً به معنی اقرار کننده است و در واقع همان کاربرد را دارد. مثلاً در دادگاه، وقتی کسی به جرمی اعتراف می کند، او را مُقِرّ می نامند.
* معترف: این کلمه هم خیلی نزدیک به اقرار کننده است و به کسی می گویند که اعتراف می کند. اما یک تفاوت ظریف دارد؛ در معترف، معمولاً یک آگاهی و معرفت نسبت به چیزی که اعتراف می شود، نهفته است. یعنی طرف با شناخت و آگاهی کامل اعتراف می کند.
* اذعان کننده: این هم یکی دیگر از مترادف هاست. اذعان به معنی پذیرفتن چیزی با دل و جان است، یعنی نه تنها به زبان می آوری، بلکه آن را باور هم داری. پس اذعان کننده کسی است که چیزی را قلباً می پذیرد و به آن اعتراف می کند.
* خستو (در فارسی قدیم): وای که چه کلمه زیبایی! خستو یک کلمه کاملاً فارسی است که در گذشته های دور و در ادبیات کلاسیک ما به جای اقرار کننده یا معترف به کار می رفته است. شنیدنش حس خوبی به آدم می دهد، نه؟
* برخودگو: این هم یک کلمه فارسی اصیل و دلنشین است که به معنی کسی است که علیه خودش حرفی می زند یا چیزی را می پذیرد.
در سوی دیگر: متضادهای «اقرار کننده»
هرجا حرف از پذیرش و اعتراف باشد، پای انکار هم به میان می آید. پس متضادهای اقرار کننده خیلی واضح هستند:
* منکر: این کلمه به کسی گفته می شود که چیزی را نفی می کند یا آن را رد می کند. یعنی قبول ندارد و حرف شما را نمی پذیرد.
* انکارکننده: این هم معنی مشابه منکر را می دهد و به کسی اشاره دارد که عملی را انکار می کند یا حقی را رد می کند.
«اقرار کننده» در بطن زندگی: کاربردهای مختلف
خب، حالا که معنی و هم معنی های اقرار کننده را فهمیدیم، برویم سراغ اینکه این کلمه کجاها به کار می رود و چه معنایی پیدا می کند. راستش را بخواهید، اقرار کننده فقط در دادگاه ها حضور ندارد، بلکه در ادبیات، دین و حتی در مسائل روانی و اجتماعی هم نقش مهمی ایفا می کند.
اقرار کننده در زبان و ادبیات فارسی؛ حرف هایی که ماندگار شدند
ادبیات ما پر از کلماتی است که عمق معنایی دارند و اقرار کننده یکی از آن هاست. نویسندگان و شاعران ما، از این کلمه برای بیان موقعیت هایی استفاده کرده اند که شخصیت ها به یک حقیقت، گناه یا حتی به بزرگی دیگری اعتراف می کنند.
مثلاً سعدی شیرین سخن می فرماید:
یکی از حکما را شنیدم که میگفت هرگز کسی بجهل خویش اقرار نکرده است مگر… (گلستان سعدی)
اینجا، اقرار کننده کسی است که به نادانی و جهل خودش اعتراف می کند. این نشان می دهد که اقرار همیشه به یک چیز بد یا گناه نیست، گاهی اقرار به یک واقعیت است، حتی اگر آن واقعیت، ندانستن باشد. یا مثلاً در شعری قدیمی تر داریم:
الهی… اگر بر گناه مصریم بر یگانگی تو مقریم. (خواجه عبداﷲ انصاری)
در این جمله، مُقِرّ (همان اقرار کننده) کسی است که به یگانگی خداوند اعتراف می کند و این اعتراف، اوج باور و ایمان است. این کاربردها نشان می دهند که اقرار کننده، چه بار معنایی عمیقی در فرهنگ و ادبیات ما دارد.
اقرار کننده در نظام حقوقی و قضایی؛ وقتی «حرف» سند می شود!
بیایید برویم سراغ جایی که اقرار کننده حسابی جدی می شود: دادگاه و قانون! در حقوق، اقرار یک تعریف خیلی دقیق و مشخص دارد: اِخبار به حقی برای دیگری به زیان خود. یعنی چی؟ یعنی شما با حرف خودتان، قبول می کنید که حقی برای کس دیگری وجود دارد و این قبول کردن به ضرر خودتان تمام می شود. مثلاً می گویید: بله، من به فلانی بدهکارم. با این حرف، شما شده اید یک اقرار کننده یا همان مُقِرّ.
اقرار در قانون، چهار تا رکن اساسی دارد:
- اقرار کننده (مُقِرّ): خود شمایید که دارید اعتراف می کنید.
- منتفع از اقرار (مُقَرٌله): کسی است که این اقرار به نفع اوست.
- موضوع اقرار (مُقَرٌبه): آن چیزی است که به آن اقرار می شود (مثل بدهکاری، جرمی که مرتکب شده اید).
- صیغه یا لفظ اقرار: کلماتی که با آن ها اقرار می کنید.
شرایط صحت اقرار کننده
حالا هر کسی هم نمی تواند اقرار کننده معتبر باشد. برای اینکه اقرار یک نفر در دادگاه سندیت داشته باشد، باید چند تا شرط داشته باشد:
- بلوغ و عقل: کسی که اقرار می کند باید عاقل و بالغ باشد. یعنی بچه یا فردی که دچار جنون است، نمی تواند اقراری کند که از نظر قانونی معتبر باشد.
- قصد و اختیار: اقرار باید با اراده و اختیار کامل باشد. یعنی اگر کسی را مجبور به اقرار کرده باشند یا او در حالت بی هوشی یا مستی اقرار کرده باشد، آن اقرار ارزش قانونی ندارد.
- ممنوع نبودن از تصرف در اموال خود: در مورد اقرار به مسائل مالی، کسی که اقرار می کند باید از نظر قانونی حق تصرف در اموالش را داشته باشد. مثلاً یک ورشکسته که ممنوع التصرف است، نمی تواند اقراری درباره اموالش کند که معتبر باشد.
آثار اقرار؛ وزن اقرار چقدر است؟
وزن و اعتبار اقرار در دعواهای حقوقی و کیفری کمی با هم فرق دارد.
در دعاوی حقوقی (مثل مسائل مالی، ملک و…)، اقرار، دلیل قاطع محسوب می شود. یعنی اگر کسی به نفع طرف مقابل و به ضرر خودش اقرار کند، دیگر نیازی به دلیل دیگری نیست و قاضی می تواند بر اساس همان اقرار حکم دهد (طبق ماده 202 قانون آیین دادرسی مدنی).
اما در دعاوی کیفری (مثل جرم و جنایت)، اقرار متهم، اماره است نه دلیل قاطع. یعنی چی؟ یعنی قاضی فقط به صرف اقرار متهم، نمی تواند او را محکوم کند. باید تمام قرائن، شواهد و اوضاع و احوال پرونده را بررسی کند و اقرار را در کنار بقیه مدارک بسنجد (ماده 192 قانون آیین دادرسی کیفری). این برای این است که مبادا کسی به ناحق، تحت فشار، به جرمی اقرار کند.
همین جاست که اصل 38 قانون اساسی کشورمان اهمیت پیدا می کند که می گوید: هر گونه شکنجه برای گرفتن اقرار یا کسب اطلاع ممنوع است. اجبار شخص به شهادت، اقرار یا سوگند مجاز نیست و چنین شهادت و اقرار و سوگندی فاقد ارزش و اعتبار است. این یک اصل طلایی است که حقوق هر اقرار کننده ای را تضمین می کند.
اقرار کننده در متون دینی و فقهی؛ از بَلی گفتن تا توبه!
اقرار کننده در متون دینی و فقهی هم جایگاه ویژه ای دارد و معنای آن گاهی فراتر از یک اعتراف صرف است و به عمق باورها و اعتقادات انسان برمی گردد.
اقرار کننده به ربوبیت و یگانگی خداوند
یکی از مهم ترین اقرارها در دین اسلام، اقرار فطری به یگانگی خداوند است. حتماً شنیده اید که می گویند: «اَلَستُ بِرَبِّکُم؟ قالوا بَلی». یعنی آیا من پروردگار شما نیستم؟ و همه پاسخ دادند: بله! این یک اقرار جمعی و فطری است که در سرشت همه انسان ها وجود دارد و هر انسانی با آن به دنیا می آید. کسی که این حقیقت را درک و بیان می کند، یک اقرار کننده به توحید است و این اقرار، اساس ایمان در اسلام محسوب می شود.
اقرار کننده به گناهان و خطاها
در دین، اقرار به گناهان و خطاها نقش بسیار مهمی در فرآیند توبه و بازگشت به سوی خداوند دارد. وقتی کسی به گناهانش اقرار می کند، یعنی مسئولیت اعمالش را می پذیرد و این اولین قدم برای پشیمانی و جبران است. قرآن کریم نمونه هایی از این اقرارها را آورده است، مثلاً داستان اقرار زلیخا به بی گناهی حضرت یوسف (ع) که می گوید: الآنَ حَصْحَصَ الْحَقُّ أَنَا راوَدتُّهُ عَن نَّفسِهِ وَ إِنَّهُ لَمِنَ الصّادِقینَ. یعنی: اکنون حقیقت آشکار شد! من بودم که او را به خود دعوت کردم و او از راستگویان است. این اقرار، نشان از حقیقت گویی و پذیرش اشتباه دارد.
تفاوت اقرار و اعتراف از دیدگاه فقهی
گاهی در مباحث فقهی، بین اقرار و اعتراف تفاوت های ظریفی قائل می شوند. برخی فقها معتقدند که در مفهوم اعتراف، آگاهی و معرفت نسبت به چیزی که بدان اعتراف می شود، بیشتر نهفته است. یعنی معترف با شناخت و آگاهی کامل از آنچه می گوید، اعتراف می کند. در حالی که اقرار ممکن است صرفاً یک بیان زبانی باشد، حتی بدون آن معرفت عمیق. البته این تفاوت همیشه مورد توافق همه نیست و گاهی این دو کلمه به جای یکدیگر استفاده می شوند.
تمایز «اقرار کننده» از کلمات مشابه؛ حواستان به اشتباهات باشد!
در زبان فارسی، کلماتی داریم که شبیه هم هستند اما معناهایشان زمین تا آسمان فرق می کند. اقرار کننده هم چند تا رفیق دارد که گاهی با هم اشتباه گرفته می شوند. بیایید این سوءتفاهم ها را برطرف کنیم!
اقرار کننده در مقابل مُقَرِّر (مُقَرِّر)
اینجا یک اشتباه املایی کوچک می تواند معنی را کاملاً عوض کند. مُقِرّ (با کسره زیر قاف و تشدید روی راء) همان اقرار کننده است که تا الان درباره اش حرف زدیم.
اما مُقَرِّر (با فتحه روی قاف و تشدید زیر راء) یک معنی کاملاً متفاوت دارد. مُقَرِّر به کسی گفته می شود که چیزی را قرار می دهد یا تعیین می کند یا ثابت می کند. مثلاً:
- مُقَرِّر جلسه یعنی کسی که دستور جلسه را تعیین می کند.
- مُقَرِّرات یعنی همان قوانین و مقرراتی که تعیین شده اند.
پس حواستان باشد که یک حرکت کوچک در اعراب گذاری، چقدر می تواند معنی را عوض کند و اقرار کننده را به تعیین کننده تبدیل کند!
اقرار کننده در مقابل اصرارکننده
این دو کلمه از نظر املایی هم خیلی شبیه به هم هستند، مخصوصاً وقتی سریع می خوانیم یا می نویسیم. اما معنی شان هیچ ربطی به هم ندارد:
- اقرار کننده: کسی که حقیقتی را می پذیرد یا به چیزی اعتراف می کند.
- اصرارکننده: کسی که پافشاری می کند، سماجت می کند و مدام روی حرفش می ایستد. مثلاً او برای رفتن به مسافرت اصرار می کرد.
پس مراقب باشید که این دو کلمه را به جای هم به کار نبرید، چون پیام شما را کاملاً متفاوت منتقل می کنند.
ابعاد روانشناختی و اجتماعی اقرار؛ چرا اقرار می کنیم؟
تا اینجای کار، از اقرار کننده در دادگاه و دین و ادبیات گفتیم، اما بیایید کمی هم برویم توی دل آدم ها و ببینیم از نظر روانشناسی و اجتماعی، چرا یک نفر اقرار می کند؟ چه چیزی باعث می شود پرده از روی یک راز بردارد یا به چیزی اعتراف کند؟
راستش را بخواهید، دلایل زیادی وجود دارد:
- وجدان راحت: گاهی وقت ها بار یک راز یا یک گناه، آنقدر سنگین می شود که آدم را از پا در می آورد. اقرار کردن در این مواقع، مثل برداشتن یک بار سنگین از روی دوش است. وجدان راحت می شود و احساس آرامش به آدم دست می دهد.
- رهایی از بار روانی: پنهان کاری، اضطراب زیادی به همراه دارد. ترس از فاش شدن حقیقت، می تواند زندگی را مختل کند. اقرار کردن، حتی اگر تبعاتی داشته باشد، می تواند از این اضطراب و فشار روانی کم کند.
- ترس از تبعات بدتر: گاهی افراد می دانند که بالاخره حقیقت برملا می شود. در این شرایط، اقرار زودهنگام و داوطلبانه، می تواند به کمتر شدن مجازات یا تبعات منفی کمک کند. یعنی قبل از اینکه مجبور شوند، خودشان پیش قدم می شوند.
- امید به بخشش و ترمیم: در روابط دوستانه یا خانوادگی، اقرار به اشتباه، اولین قدم برای طلب بخشش و بازسازی اعتماد است. وقتی کسی اشتباهش را می پذیرد، راه را برای آشتی و جبران باز می کند.
- الزام قانونی: خب، در دادگاه ها که دیگر پای قانون وسط است. اگر دلایل و شواهد قوی باشد، متهم ممکن است به اقرار مجبور شود تا وضعیتش روشن شود.
در واقع، اقرار کردن نقش مهمی در شفافیت، پذیرش مسئولیت و بازسازی اعتماد در روابط انسانی و اجتماعی دارد. وقتی کسی به اشتباهش اقرار می کند، نشان می دهد که به مسئولیت پذیری اهمیت می دهد و برای حل مشکل و جبران آن گام برمی دارد. این کار، حتی اگر سخت باشد، در نهایت می تواند به ساختن روابط سالم تر و جامعه ای شفاف تر کمک کند.
جمع بندی؛ وقتی که حقیقت نمایان می شود
رسیدیم به انتهای مسیرمان در دنیای کلمه اقرار کننده. دیدید که این کلمه چقدر عمق و لایه های پنهان داشت؟ از یک معنی ساده لغوی گرفته تا کاربردهای پیچیده اش در حقوق و دین، و حتی تا دلایل روانشناختی که باعث می شوند ما آدم ها دست به اقرار بزنیم.
خلاصه کلام اینکه، اقرار کننده کسی است که با حرف یا عملش، حقیقتی را آشکار می کند؛ خواه این حقیقت به نفع خودش باشد یا به ضررش. این اقرار می تواند نشانه وجدان بیدار باشد، یا قدم اول برای جبران یک اشتباه، یا حتی سندی محکم در یک پرونده حقوقی. مهم این است که اقرار کننده با حرفش، چیزی را ثابت می کند و این اثبات، می تواند مسیرهای زیادی را عوض کند. پس یادمان باشد که هرگاه با این کلمه روبرو شدیم، به ابعاد مختلف آن فکر کنیم و ارزش و وزنی که در هر موقعیت دارد را درک کنیم. این درک درست، به ارتباط بهتر و دقیق تر ما در جامعه کمک می کند.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "اقرار کننده کیست؟ | تعریف، شرایط و آثار حقوقی آن" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "اقرار کننده کیست؟ | تعریف، شرایط و آثار حقوقی آن"، کلیک کنید.